سه‌شنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۹۱

اولین پست

با سلام من خیلی وقته تو بلاگر وبلاگ داشتم یه وبلاگ برای عشقم ساخته بودم یه وبلاگ برای کارم ساخته بودم ولی از وقتی که فیلتر شد دیگه نتونستم بیام تا اینکه امروز به فکرم خطور کرد که یه وبلاگ برای خودم به عنوان دتر خاطرات بسازم و خاطرات خودم رو چه با موبایلم چه با تبلت رو بنویسم تا بعدها که خودم میخونم ببینم چقدر فرق کردم نیازی به نظر دادن یا دنبال کردم وبلاگم نمیبینم اینو فقط برای خودم ساختم که مشکلات خوشی های روز مرم رو بنویسم
ارسال شده توسط در

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

الهه بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو

بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
اگه یه روزی برسه من و تو قدر همو بدونیم ، یا که تو لحظه های سخت کنار هم بمونیم
اگه ترکم می کنی نگو کارسر نوشته ، یه روز اگه لج نکنیم دنیا مثل بهشته
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو ، دل دیوونمو....

کافیه از تو قلبت این کینه رو بندازی دور ، اونوقت دیگه مال همیم ، چشم حسودامون کور
چرا میگی خوشبختی دنبال دیگرونه ، چرا راه دور بریم ، عشق کنارمونه

بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو...
اگه یه روزی برسه من و تو قدر همو بدونیم ، یا که تو لحظه های سخت کنار هم بمونیم
اگه ترکم می کنی نگو کارسر نوشته ، یه روز اگه لج نکنیم دنیا مثل بهشته
تو که هر چی گفتی گفتم چشم ، باشه ، قبوله ، تو هم بزن غرورت و بشکن مگه شاخ غوله
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو
بسه با چشمات تو به آتیش نکشون خونمو ، من تورو کم دارم و تو دل دیوونمو ، دل دیوونمو ...